تهی از حمایت و فراتر از مردانگی با گام های آغشته به گل

تهی از حمایت و فراتر از مردانگی با گام های آغشته به گل

به گزارش آبیاری بار دیگر بهار و فصل کشت طلای سفید آمد و در بین هیاهوی مردانه تجارت برنج، تلاش سخت و حضور پا به پای زنان شالیکار در کنار و حتی جلوتر از مردان با کمرهای خمیده، دستهای پینه بسته و دریغ از کمترین حمایت شالیزارهای گیلان را نقاشی می کنند.


بهار همواره فصل شادی و نشاط، سبزی و خرمی، کار و کشت است تا انسان محصول زندگی خویش را در زمین عمر کاشته و با گرمای تابستان ان را برداشت کنند. بهار برای خطه سبز گیلان همواره با پاشش بذر و چینش برنج معنا شده است که در پهنه دشت های خیس و گِلهای سرد بجا مانده از زمستان توسط مردمانی سخت کوش نقاشی می شود.
خجستگی بهار مرهمی بر خواب زخمی زمستانه کشاورزان و شالیکاران از فصل سرد کاسبی است تا باردیگر بوی رزق و روزی را بر دَر خانه تا سفره اهالی کشت و کشاورزی به ارمغان بیاورد.
اما بهار برای مردمان گیلان و البرز نشینان شمال رنگ و بوی دیگری هم دارد. بوی آغاز سخت کوشی، دستهای پینه بسته و کمرهای خم می دهد. سردی همنوایی آب و خاک و رمق کشی فرورفتن در باطلاق شالیزارها که در هجوم خستگی مرد و زن نمی شناسد. آری خانمهایی که پا در رکاب زنانه کشت دوشادوش مردان در صحنه معاش حضور دارند.
زنان گیلانی از گذشته های دور پابه پای مردان این دیار و حتی جلوتر از آنان هر بهار مشق شالیزار می کنند تا ثابت شود که طلای سفید سفره ایرانی ها فراتر از زن سالاری و مردسالاری، کاشت و داشت، برداشت می شود. و اگر نبود دستان هنرمند و زانوان پرتوان و قامت محکم ایستاده شیرزنان گیلانی، شاید مردان را برای خلق دانه های سفید به تنهایی توان یاری خالق نمی بود.
کِشت زنانه بهره مردانه
حال بار دیگر در آستانه فصل کشاورزی و شالیکاری گیل زنان چادر به کمر بسته و برای رنگین کردن سفره و معیشت خانه پا در شالیزارها می گذارند و سختی و ملالت را در کنار بی مهری ها به جان می خرد تا اندک نان خانه طعم خوش تر دهد. بی مهره به جامعه زنان شالیکار درازایی به تاریخ کشت برنج دارد که هنوز هم رنگ حمایت به خود نگرفته است.
در این میان نباید کارگران زن شالیکار را هم نادیده گرفت که در فقدان برخورداری از زمین برای کشت خانوادگی، تن به کارگری در مزارع دیگر مالکان داده و بعنوان کارگران روزمزد امرار معاش می کنند. این دست از زنان هم حتی از کمترین خدمات عمومی و حمایتی همچون بیمه محروم هستند که همین مساله طی دههای اخیر بهره کشی مردانه را از آنان رقم زده است.

عالیه یکی از بانوان شالیکار است که هر فصل کشت همراه دیگر زنان گیلانی در شهرستان خمام دل به شالیزارها می زنند. وی درباره وضعیت کارگری به خبرنگار ایرنا اظهار داشت: هر ساله با ۱۰ تا ۱۵ خانم دیگر زیر نظر یک سرکار مرد که از اهالی روستا است در نشاکاری فعالیت می نماییم.
وی افزود: برپایه قوانین سرکارگران ۲۰ درصد از مزد روزانه ما را بعنوان حق کاریابی دریافت می کنند که با عنایت به این که صاحبان زمین دستمزد را از راه سرکارگران به ما می دهند، فکر می کنم سرکارگران حتی بیش از این میزان هم از روی حقوق ما برداشت می کنند.
عالیه در پاسخ به این که چه کسی این قانون را گذاشته است اظهار داشت: نمی دانم. اما همه از این قانون پیروی می کنند. البته اگر قبول نکنیم و حتی اعتراض نماییم ما را از گروه خط می زنند و دیگر برای ما کاری وجود ندارد.
وی خود و دیگر بانوان را مجبور به پذیرش این مساله دانست و اضافه کرد: حتی اگر سرگروه ما زن باشد، باز هم باید زیر نظر یک سرکارگر مرد فعالیت کند، چونکه زمین داران فقط با سرکارگران مرد معامله کرده و از آنها کارگر می خواهند.
همانطور که گفته شد سالهاست زنان شالیکار در پیشانی البرز از خیلی از خدمات مردانه محروم بوده و حتی با وجود سهم برابر در تولید، کمترین نقش را در تجارت برنج ایفا می کنند. علاوه بر این بهره کشی مردانه از کار و تلاش زنانه رنج این جامعه کارگری را چند برابر کرده است.
سرکارگران مردی که با استفاده از ضعف وجود قوانین حمایتی کار و کارگری و با سودجویی از مشکلات معیشتی و نیاز این زنان نه تنها بخش از حاصل رنج و تلاش آنان را غصب می کنند، بلکه کمترین خدمات ایمنی هم برای آنان قائل نیستند که طی سال های اخیر جان باختن و مصدومیت زنان شالیکار و کارگران روزمرد در هنگام جابه جایی با خودرو های ناامن گواه این مساله است.

حلقه تهی قانون پشتیبانی از زنان شالیکار
آنچه بیشتر از همه زنان کارگر بخصوص شالیکاران و به صورت عامل بانوان کارگر فصلی را می رنجاند، نبود قوانین حمایتی کار و گاری و کارفرایی است که در هیچ قالبی نمی گنجد.
طبق الگوی بیمه ای تأمین اجتماعی بعنوان بزرگترین نهاد بیمه گر و قوانین کار، چون کارگران فصلی و زنان کارگر ماهیت کارگاهی ندارند و به اصطلاح هویت کارگاهی ندارند و برپایه قوانین موجود امکان بازرسی از آنها فراهم نیست، تأمین اجتماعی نمی تواند کد کارگاهی برای آنها اختصاص بدهد و بر مبنای آن مبادرت به بیمه آنان کند.
البته طی سال های اخیر زنان روستایی که عمده کارگران فصلی هم از همین اقشار هستند، می توانند در چارچوب بیمه روستایی و عشایری خویش را مورد حمایت بیمه ای قرار دهند، اما همین بیمه هم دارای نقصها و معایبی است که لازم به بازبینی قانونی می باشد.
بزرگترین ضعف قوانین بیمه ای از جای دیگری نشات می گیرد و آن هم قوانین کار و کارفرمایی است. با وجود این که زنان شالیکار و کارگران زن فصلی بویژه در استان های شمالی سهم بزرگی از نیروی انسانی صنعت کشت و باغداری را در اختیار دارند، اما همچنان مشمول قوانین کارگری نمی شوند و در برزخ سو استفاده مردانه از حاصل کار خود قرار دارند.
البته راههای اعتراض هم در این عرصه بر این بانوان زحمتکش بسته است، چونکه اکوسیستم کار فصلی بگونه ای است که در صورت عدم تمکین به سادگی از قطار کار پیاده شده و فرد مذکور محروم از درآمد خواهد شد. این جبر مافیایی هیچ گاه به کارگران حق احتراض را نمی دهد تا بتوانند آنطور که باید از حقوق خود یا حداقل دستمزد خود دفاع کنند.
قوانین کار نیازمند اصلاح ساختاری
طی سال های اخیر ورود بانوان به عرصه تولید محصولات سالم کشاورزی با سرمایه گذاری آموزشی از راه اجرای طرح ارتقای مهارت های شغلی زنان روستایی آغاز شد، اما توسعه اشتغال زنان روستایی نیازمند همراهی کارآفرینان و ایده های نو می باشد.
سپیده غلامی کارشناس ارشد مدیریت منابع انسانی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با تکیه بر عیوب ساختاری قوانین کار در کشور اظهار داشت: متاسفانه نفوذ صنایع بزرگ بر تدوین قوانین کار منجر به صدمه به حوزه های مختلف کاری شده است.
وی تغییر ساختاری قوانین کار را لازمه پشتیبانی از اقشار ضعیف و صدمه پذیر عنوان نمود و اظهار داشت: هم اکنون بخش قابل توجهی از کارگران کشور در نظام کارگری و حتی بیمه ای جایی ندارند، در حالیکه شمار آنها بسیار زیاد بوده و حتی استراتژیک ترین محصولات را هم تولید می کنند.

این کارشناس منابع انسانی به وضعیت کارگران فصلی و زنان کارگر کشاورزی اشاره نمود و افزود: در این بخش با صدمه های جدی و بهره کشی عمیق و سیستمی مواجه هستیم که هیچگونه نظارتی مشمول آن نمی گردد. به صورت دقیق تر باید گفت با وجود این که بخش قابل توجهی از زنان شمال کشور در حوزه کشاورزی فعالیت و اشتغال فصلی دارند، اما به صورت کل از چرخه قوانین کارگری بازمانده و فراموش شده اند.
به گفته او نظام مندی زنان کارگر روزمزد روستایی که روز به روز هم با عنایت به شرایط اقتصادی بر تعداد آنها افزوده می شود، همینطور می تواند در چارچوب راه اندازی شرکتهای خدماتی تحت نظارت و با مجوز و معرفی از جانب آنها به کارفرمایان با کاهش تعرفه های عضویت در این شرکت ها سبب پیشگیری از سو استفاده کارفرمایان و واسطه ها شود.
به نظر می رسد رنج بانوان کشاورز گیلان و استان های دیگر بیشتر از بهره کشی مردانه ناشی از قوانین ضعیف یا معیوب است که هیچ گاه این بانوان را در دل حمایت خود جای نداده اند. اما با این وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی و احتیاج به حضور در کنار دیگر اعضای خانواده برای امرار معاش این بانوان را ناگذیر از پذیرش قوانین سلیقه ای کارفرمایانی می کند که به هیچ نهاد نظارتی پاسخگو نبوده و همچون شبهی در پس پرده پنهان هستند.


منبع:

1401/01/29
08:51:10
5.0 / 5
740
تگها: آب , آموزش , ایمن , باغ
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۴ بعلاوه ۳
آبیاری
persianwet.ir - مالکیت معنوی سایت آبیاری متعلق به مالکین آن می باشد